مفسران نقل کرده اند که این آیه درباره سه نفر از مسلمانان به نام های«کعب بن مالک»،«مرارة بن ربیع»،«هلال بن امیّه» نازل شده لست.این سه نفر از امر پیامبر تخلف کردند و با او به جنگ تبوک نرفتند؛امّا از کرده خود پشیمان شدندهنگامی که پیامبر(ص)به مدینه بازگشت،نزد او رفتند و عذر خواهی کردند؛پیامبر(ص)با آن ها سخن نگفت و از مسلمانان نیز خواست با آنها سخن نگویند.پس همه مردم حتی کودکان از آن ها کناره گرفتند.زنان این سه مرد نزد پیامبر آمدند و عرض کردند:آیا ما هم باید از شوهرانمان کناره گیری کنیم؟حضرت فرمودند:نه اما به شما نزدیک نشوند.در نتیجه،زندگی در مدینه برای آنها دشوار شد و ناچار به کوه های مدینه پناه بردند. هر روز خانواده هایشان برایشان غذا می بردند؛امّا با آنها حرف نمیزدند.آنها به یکدیگر گفتند:حالا که مردم با ما قهر کرده اندو حرف نمی زنند،ما چرا با خود حرف بزنیم؟!به همین جهت از هم پراکنده و جدا شدند و پنجاه روز در همین حال بودند و به درگاه خدا زاری و توبه می کردند.تا اینکه خداوند توبه آنها را پذیرفت و این آیه را درباره ایشان نازل فرمود.نکته لطیفی که در این آیه آمده این است که خدا می فرماید:«سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود(و به آنها توفیق داد)تا توبه کنند؛خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است.»برخی از مفسران در ذیل این جمله گفته اند که توبه بنده،در میان دو توبه از طرف خدا قرار گرفته است.ابتدا خداوند به انسان عنایت می کند و به او توفیق توبه می دهد،سپس انسان توبه و استغفار می کند و بعد از آن باز خداوند عنایت فرموده، توبه انسان را می پذیرد.(المیزان،ج9،ص422)